به گزارش سلام لردگان به نقل از وبگردي 20:30،
معمولا افراد با نگاهي کلي به مقوله بدحجابي مينگرند در حالي که بد حجابي يکي از آسيبهاي اجتماعي جامعهي ماست و مانند ساير پديدههاي فرهنگي-اجتماعي از علل و عوامل مختلفي نشأت ميگيرد. ريشهيابي دقيق اين مسئله نيازمند نگاهي همه جانبه به آن است. در اين رابطه با «دکتر غلامرضا جمشيديها» دانشيار گروه جامعهشناسي دانشگاه تهران و رئيس دانشکدهي علوم اجتماعي، گفتوگويي ترتيب دادهايم.
وضعيت حجاب را در جامعه چگونه ميبينيد؟
واقعيت امر اين است که نوع حجاب در جامعهي ايران بين مناطق مختلف شهري، روستايي و طبقات مختلف بر حسب ميزان ايمانشان متفاوت است. عدهاي که ايمان قلبي و آگاهي هم دارند برايشان فرقي نميکند که در شهر باشند يا در روستا. اين افراد به هر حال به دستورات خدا عمل ميکنند. عدهاي ديگر ايمانشان ارثي است، هيچ شناختي ندارند و به دلايل متفاوت پيگيري نميکنند و به ايمان قلبي نميرسند. اين افراد در زندگي شهري عقايد سنتيشان را کنار ميگذارند و به سطح پاييني از حجاب بسنده ميکنند.
تقريباً در همهي دنيا مردم پوشش دارند و فقط سطح اين پوشش متفاوت است. بنابراين اصل حجاب و عفاف يک موضوع فطري است، چون همهي انسانها به نوعي پوشش، عفت و پاکدامني دارند، اما سطح اين پوشش متناسب با جامعهاي است که در آن زندگي ميکنند. به همين دليل شيعيان لبنان، مسلمانان مالزي، عربستان، افغانستان و... هر کدام پوشش متفاوتي دارند و کسي به آنها بيحجاب نميگويد، هرچند که ممکن است چادر هم سر نکنند. در آمريکا و فرانسه هم مردم به شکلي پوشش دارند.
تعداد افراد عريان بسيار اندک است و اصلاً قابل شمارش نيست. آنها هم در واقع به يک نوع مرض رواني و جنسي مبتلا هستند. به غير از انسانهاي اوليه که در جنگل زندگي ميکردند، باقي انسانها در ادوار مختلف تاريخ به نوعي پوشش داشتهاند. بنابراين معلوم ميشود که پوشش پديدهاي همهجانبه، هميشگي، همهمکاني و در واقع فطري است، هرچند که ممکن است سطح اين پوشش تفاوت داشته باشد.
در جامعهي ما چادر حجاب برتر نام گرفته است، اما برخي از افراد يا با اين عقايد مخالفاند يا درک درستي ندارند و به همين خاطر حجابشان ضعيف است. عدهاي ديگر به لحاظ اقتصادي مرفه هستند و اعتقادي هم ندارند. اين افراد اگر در اين دنيا اين گونه رفتار نکنند، چه کار کنند؟ قاعدتاً هر چقدر ميزان شعور و درک و فهم بالاتر باشد پوشش هم قويتر است، چون زنهايي که پوشش دارند ميتوانند خودشان را از راه انديشهشان نشان دهند، ولي آدمهايي که هيچ راهي براي نشان دادن خودشان ندارند تنشان را نشان ميدهند.
تقريباً در همهي دنيا مردم پوشش دارند و فقط سطح اين پوشش متفاوت است. بنابراين اصل حجاب و عفاف يک موضوع فطري است، چون همهي انسانها به نوعي پوشش، عفت و پاکدامني دارند، اما سطح اين پوشش متناسب با جامعهاي است که در آن زندگي ميکنند.
با توجه به اينکه جامعهي ما ارزشي و ايماني است، چه عواملي باعث ميشود که شاهد بدپوششي در جامعه باشيم؟
وقتي ميگوييم جامعهي ما اسلامي است، به اين معنا نيست که تمام افراد جامعه مؤمن هستند. مثل اين است که بگوييم چرا در حالي که همه مخلوق خداوند هستند به حرف او گوش نميکنند. هرچند اسلام گفته است حجاب داشته باشيد، اما به دلايل متعدد برخي اين موضوع را رعايت نميکنند. براي مثال، بعضيها مسلمان اسمي و دنياطلب هستند، برخي ديگر ممکن است اطلاع نداشته باشند و عدهاي اصلاً اعتقادي ندارند. بخشي ديگر از افراد عقايدشان عرفي و سنتي بوده و مباني قوي نداشته است.
اين افراد هيچ وقت به حکم خدا رجوع نميکنند و چشمهاي گوناگون مردم ناظر و نگهبان آنها بوده است و چون در شهر دچار گمنامي شدهاند، ديگر به اين مسائل پايبند نيستند. عدهاي ديگر تحت تأثير اقشار مرفهي هستند که هيچ اعتقادي به مباني اسلام ندارند. اين گروه اسماً مسلماناند، ولي رسماً اين گونه نيستند و ممکن است از شبکههاي ماهوارهاي تأثير بگيرند.
بخشي از اين معضل هم به دستگاههاي دولتي برميگردد، چون همهي آنها يک حرف واحد ندارند، در حالي که همه بايد از حرف رهبري پيروي کنند و وقتي ايشان ميفرمايند حجاب حکم شرعي است، همه بايد پيروي کنند.
بنابراين شما يکي از دلايل بدحجابي را سياستگذاري مسئولان ميدانيد؟
بله. هرچند قسمتي از اين موضوع به مباني اعتقادي افراد برميگردد، اما بخشي از آن متأثر از برنامهريزيها و سياستگذاريهاي خود دولت است. مثلاً به راحتي ميتوانند کارمندان را کنترل کنند، احتياجي نيست در خيابان با اين مسئله برخورد شود. همچنين نوع برخورد زن و مرد در برنامههاي صداوسيما يکي از دلايلي است که به بدحجابي در جامعه دامن ميزند. اين يک نمونه از دلايل داخلي است و از دلايل بيروني اين امر ميتوان به شبکههاي ماهوارهاي اشاره کرد.
خانواده چقدر در بحث حجاب تأثيرگذار است؟
فقط خانواده نيست. بچههاي امروز بچههاي ما نيستند، بچههاي اينترنت و ماهوارهاند. البته خانواده هم مهم است. در همين شرايط خانوادههايي هستند که فرزندان بسيار شايستهاي تربيت کردهاند و کم نيستند افرادي که در اين گرماي تابستان حجابشان را کاملاً رعايت ميکنند.
شايد تعداد افراد بدحجاب کم هستند و به دليل اينکه خودنمايي ميکنند، اين قدر به چشم ميآيند.
بله. اين افراد برو و بيا زياد دارند، ولي اين بدان معنا نيست که تعدادشان زياد است، بلکه نماد و ظهور بيروني دارند. زنان متدين بسيار هستند، ولي بيدليل از صبح تا شب در خيابانها نيستند و اگر کاري داشته باشند، در جامعه حضور پيدا ميکنند. به همين دليل چندان ديده نميشوند.
برخي ميگويند قسمتي از بدحجابيها ساماندهي شده هستند. نظر شما در اين رابطه چيست؟
ساماندهي از اين جهت است که اگر خانمي بخواهد يک چادر يا لباس مناسب براي خودش بخرد، به راحتي نميتوانند چيزي پيدا کند. نزديک حرم امام رضا (عليهالسلام) مانکنهايي گذاشتهاند که در آن طرف دنيا هم چنين چيزي را نميتوانيد پيدا کنيد. مسلماً اين موضوع برنامهريزيشده است. دشمن از طريق شبکههاي ماهوارهاي و رسانههاي ديگر سعي ميکند بر نوع پوشش جامعهي ما تأثير بگذارد. قطعاً دشمن کارش دشمني است، مسئله اين است که ما کارمان را درست انجام ندادهايم.
يعني کمکاريهاي 30سالهي باعث به وجود آمدن اين شرايط شده است؟
وقتي که امام خميني (رحمت الله عليه) به آمريکا ميگويد شيطان بزرگ، حرف بيربطي نيست. اصلاً کار شيطان وسوسهگري و ترويج امور ناپسند است. ما نميتوانيم گناه خودمان را با وسوسهگريهاي شيطان توجيه کنيم، بلکه بايد خودمان را واکسينه کنيم. براي مثال، خيلي راحت ميتوانيم صنف پوشاک را مجاب کنيم که لباسهايي در شأن جامعهي اسلامي توليد کنند.
بدحجابي چه آسيبهايي به نهاد خانواده ميزند و چقدر ميتواند باعث آشفتگي اجتماعي شود؟
بدحجابي در واقع خودنمايي جاهلانه است. يکي از راههاي جلوگيري از اين آسيب فراهم شدن امکان ازدواج در جامعه است. مشکلات پيش روي ازدواج بسيار زياد است و به خانواده و جامعه مربوط ميشود. در مجموع بدحجابي آسيبهاي اخلاقي زيادي به وجود ميآورد و امنيت جامعه را از بين ميبرد. هرچند انسانهاي متدين از اين شرايط اجتماعي تأثير نميپذيرند، ولي همه که اين طور نيستند.
به نظر شما، چطور بايد با اين پديده مقابله کرد؟
در مرحلهي اول دولت بايد بخشي را که مربوط به خودش ميشود کنترل کند. باقي قسمتها کمکم اصلاح ميشوند. دولت اول بايد کارمندهاي خودش را کنترل کند و بر اصناف نظارت داشته باشد. همچنين زمينهاي را ايجاد کند که لباسهاي مناسب توليد شوند. در اين حالت، به معدود افراد بدحجاب هم ميتوان تذکر داد، چرا که حجاب در جامعه يک امر فردي نيست و به حکومت مربوط ميشود.
بدحجابي در واقع خودنمايي جاهلانه است. يکي از راههاي جلوگيري از اين آسيب فراهم شدن امکان ازدواج در جامعه است. مشکلات پيش روي ازدواج بسيار زياد است و به خانواده و جامعه مربوط ميشود. در مجموع بدحجابي آسيبهاي اخلاقي زيادي به وجود ميآورد و امنيت جامعه را از بين ميبرد.
نظرتان راجع به برخوردهاي تنبيهي چيست؟
برخورد تنبيهي در مورد همهي افراد درست نيست، ولي در برخي موارد بايد انجام شود، چون بعضيها عامدانه اين کار را انجام ميدهند. تشخيص اين موضوع با پليس است که مصاديق را پيدا کنند، چون بعضيها اصلاً کارشان اين است که بيغيرتي و فساد اخلاقي را در جامعه گسترش دهند. تنبيه اين افراد بايد از راهکارهاي قانوني صورت بگيرد و افرادي که متولي برخورد با افراد بدحجاب هستند قطعاً بايد آموزشهاي لازم را ديده باشند.
نقش رسانهها را در اين زمينه چگونه ارزيابي ميکنيد؟
به نظرم وضعيت سينما از اين جهت مطلوب نيست. براي مثال، وقتي فيلم «زندگي خصوصي» را ديدم، گفتم اگر اين بازيگرها روسري نداشتند، فکر ميکردم فيلم در زمان شاه ساخته شده است؛ يعني در بعضي فيلمها واقعاً وضع بد است.
به نظر شما، بهتر نيست در اين زمينه نظريهپردازي شود؟
مهمتر اين است که خودمان به اندازهاي که ميدانيم عمل کنيم. اول هم بايد آدمهايي که مدعي هستند عمل کنند. به قول آقاي قرائتي، هر کسي بخشي از اسلام را کنار گذاشته است. من اخلاقياتش را ندارم، ديگري به سادهزيستي اهميت نميدهد، حجابش را رعايت نميکند، ربا ميخورد، دزدي ميکند و... همهمان روز قيامت بايد جواب خدا را بدهيم. پس هر کسي اول بايد از خودش شروع کند تا جامعه اصلاح شود.
بنابراين به نظر شما نبايد به دنبال راههاي خيلي پيچيده باشيم.
اصلاً احتياج نيست. امروز آدمها به عمل ما نگاه ميکنند، نه به حرف ما. قبل از انقلاب همه به حرفهاي ما توجه ميکردند و بهترين مطالب را در آن زمان متفکرهاي بزرگ اسلامي بيان کردند و امام خميني (رحمت الله عليه) در ميان آنها هميشه حرف آخر را ميزدند. در حالي که بعد از انقلاب کسي به حرفهاي ما اهميت نميدهد، بلکه عمل ما را ميبيند. اگر ميگوييم سادهزيستي، بايد خودمان سادهزيست باشيم. در همهي موضوعات همين طور است. بايد از خودمان شروع کنيم.